سلام گرگ بیطمع نیست!
نویسنده:سمیرا خطیب زادهچرایی و چگونگی نفوذ دشمن در دوران پساتحریم این روزها دغدغه بسیاری دلسوزان نظام است. دغدغهای که رهبر معظم انقلاب برای اولین بار آن را در دیدار با اعضای مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام) و اتحادیه رادیو و تلویزیونهای اسلامی مطرح کردند.« اوّل باید دست دشمن را بخوانیم، بدانیم چهکار میخواهد بکند؛ بعد بنشینیم برنامهریزی کنیم و با اهداف دشمن مبارزه کنیم ... نقشهی این دشمن در این منطقه عمدتاً بر دو پایه استوار است... یکی عبارت است از ایجاد اختلاف دوّمی عبارت است از نفوذ ... میخواهند در کشورهای اسلامی و در کشورهای این منطقه، یک نفوذی بهوجود بیاورند که تا دهها سال ادامه داشتهباشد. امروز آمریکا آبروی گذشته را در این منطقه ندارد؛ میخواهند این را بازسازی کنند. در ایران هم نیّتشان این است. آنها به خیال خودشان، در این جریان مذاکرات هستهای - این توافقی که حالا نه در اینجا هنوز تکلیفش معلوم است، نه در آمریکا؛ نیّت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور.»
علاوه بر این اظهارات مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با اعضای مجلس خبرگان نیز ضمن تاکید دوباره بر مواضع قبلی خود فرمودند: « به نظر من مسئلهی بعد از برجام، از مسئلهی برجام مهمتر است.»
با توجه به تاکیدات مکرر ایشان آنچه که از برجام و توافق هستهای مهمتر به نظر میرسد شناخت دریچه و منفذهای نفوذ غرب و اروپا در کشور است در نوشتار قبلی راهها و دریچههای نفوذ احتمالی دشمن را در بخش فرهنگ مورد بررسی قرار دادیم و اینک به نفوذ اقتصادی دشمن خواهیم پرداخت.
دریچه نفوذ اقتصادی
موضوع اقتصاد یکی از آن دست موضوعاتی است که با توجه به ساختارهای اقتصادی کشور و ضعف ما در این زمینه بیشتر از زمینههای سیاسی و فرهنگی معبر و دریچه نفوذ است. این را میتوان در ذوقزدگی هر چه تمامتر هیئتهای اقتصادی غرب مشاهده کرد. رفت و آمدهای پی در پی نمایندگان کشورهای اروپایی چون انگلیس، آلمان و فرانسه را میتوان در چارچوب همین حرکت ارزیابی نمود.
«زنبیل» گذاشتن شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری در کشور این روزها انواع و اقسام متفاوتی به خود دیده است: از عزم سرمایهگذاری توتال فرانسه برای احداث جایگاههای سوخت در ایران تا اعلام آمادگی شرکت آلمانی GIZ برای «سرمایهگذاری در پروژه های بندری و تامین قطعات این حوزه» و «همکاری دو جانبه در حوزه حمل و نقل » تنها نمونهای از این ماجراست.
نگرانی از آنجا مطرح میشود که مبادا مسئولان و متولیان امر اقتصاد کشور ما، آغوش گشاده در برابر شرکتها خارجی را بر تولیدات و توانمندیهای داخلی ترجیح دهند. چرا که بهنظر میرسد اعتماد و تکیه بر توان داخلی در عرصه اقتصاد که تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی» چند سالی است در بیانات مقام معظم رهبری تکرار میشود تنها نسخه شفابخش کشور در این حوزه است.
شاید عدهای گمان کنند که اقتصاد مقاومتی کلید واژهای در امر اقتصاد، برای دوران تحریم بوده و امروز در دوران پسا تحریم جایگاهی ندارد اما مقام معظم رهبری با هوشمندی و درایت خود درباره اقتصاد مقاومتی فرمودند:« این سیاست نه برای شرایط تحریم بلکه برای همیشه است. حالا فرض میکنیم تحریمها تا شش ماه دیگر برطرف شود. آیا ما باید از اقتصاد مقاومتی دست برداریم. معتقدم نه.»
موشکافی و نگاه عمیق در سرنوشت کشورهای اروپایی و آسیایی که روزگاری از توانمندی بالای اقتصادی برخوردار بودند ولی در اثر اعتماد بیجا به سیاستهای اقتصادی دول غربی امروز به ورشکستگی اقتصادی گرفتار شدهاند میتواند الگوی خوبی در مقابل دیدگان ما باشد. که به عنوان نمونه میتوان به کشورهایی چون یونان و ایتالیا اشاره کرد.
سرنوشت اعتماد به آمریکا و اروپا
چه شد که کشور یونان به این ورشکستگی اقتصادی افتاد؟ بعضی کارشناسان مسایل اقتصادی از سال 2002 که استفاده از پول واحد اروپایی (یورو) در مراودات اقتصادی و تجاری در تعدادی از کشورهای اروپایی رسمیت یافت؛ پیش بینی کردند که آینده نه چندان روشنی در انتظار بعضی از کشورها بود که یونان به عنوان نمونهای از آن است.
عدم سنخیت بین اقتصادهای قوی و ضعیف عضو یورو، هژمونی اقتصادی آلمان و تلاش این کشور برای سلطه اقتصادی و سیاسی بر اعضا، نبود مکانیسمهای نظارتی بر عملکرد بانکهای اروپایی و نیز وجود اقتصادهای رقابتی و غیررقابتی در کنار یکدیگر، موجب شد تا کشورهای ضعیف منطقه یورو به دلیل متحمل شدن کسری بودجههای شدید طی چندین سال متوالی، به دریافت وامهایی اقدام نمایند که عاقبت از عهده بازپرداخت آنها بر نیایند، طوری که در نهایت در سال 2008 بحران اقتصادی که از آمریکا شروع شده بود به سرعت کشورهای اروپایی را از یونان گرفته تا پرتغال ،اسپانیا و ایتالیا یکی پس از دیگری در نوردید و این کشورها را تا مرز ورشکستگی کامل پیش برد و دولتها را یکی پس از دیگری در این کشورها به زیر کشاند.[1]
کم نیستند از این دست کشورهایی که مناسبات اقتصادی مناسبی با آمریکا و اروپا داشتند و نتوانستند تحرک جدی و مهمی در عرصه اقتصاد داخلی خود ایجاد کنند و طعم تلخ وابستگی اقتصادی را تا به امروز هم با خود به یدک میکشند. مصر هم از جمله این کشورهاست. کشوری که رابطه تنگاتنگی با آمریکا داشته اما جمعیت 90 میلیونی آن با فقر دست و پنجه نرم میکند!
چه انتقاداتی بر عملکرد و دیدگاه اقتصادی دولت وارد است
دولت
یازدهم در مصاحبهها تبلیغاتی خود در زمان انتخابات 80 درصد مشکلات اقتصادی کشور را
ناشی از سوءمدیریت در بخش اقتصادی و تنها 20 درصد مشکلات را به تحریمهای خارجی مرتبط
میدانست. اما امروز که دو سال از عمر دولت یازدهم میگذرد بارها و بارها از
مسئولان دولتی قبل از توافق برجام شنیدهایم که همهچیز حتی مسئله آب خوردن مردم به
مذاکرات و اجرای توافق گره خورده است! متاسفانه در این دوران بسیاری از امور
اقتصادی کشور از جمله اصلاح ساختار مالیاتی، نظامات اداری، بهرهوری و... رها شده و
فقط و فقط اجرای توافق و موضوعاتی از این جنس پررنگ
اما به محض پایان یافتن مذاکرات و در دوران پسا تحریم مسئولان اقتصادی کشور در چرخشی تعجب برانگیز و 180 درجهای با احتیاط بیشتری اظهارنظر کردند. لذا حرکت درست و سنجیده آن بود که انتظارات مردم را بیهوده بالا نبرده و واقعیتها به مردم انعکاس دهند. و واقعیت جز این نیست 70 تا 80 درصد مشکلات اقتصادی ما ریشه در داخل و نه در تحریمها دارد. اگر این را قبول کنیم که آنچه در اثر تحریمها اتفاق افتاد باعث افزایش 20 تا 30 درصدی هزینه مبادلات ما شد و حالا با لغو تحریمها این افزایش هزینه مبادلات از بین میرود.
کوتاه سخن آنکه امروز در وسط میدان و جنگ اقتصادی با دشمن قرار داریم و امریکا با خوی استکبار ستیزی خود میخواهد طبق همیشه پیروز همیشگی این میدان باشد. گاه میخواهد با اعمال تحریم های اقتصادی ایران را به زانو در آورد و گاه از طریق تعامل به اهداف پنهانی خود دست یابد. مقام معظم رهبری نیز با اعلام موضع اصلی و نهایی نظام جمهوری اسلامی ایران، حجت را بر همه تمام کردند که :
اجازه هیچ گونه نفوذی را به آمریکا در کشور نخواهند داد.