راه طی شده

دست نوشته های سیاسی و فرهنگی سمیرا خطیب زاده

راه طی شده

دست نوشته های سیاسی و فرهنگی سمیرا خطیب زاده

راه طی شده
"و حالا از یک راه طی شده با شما حرف می‌زنم.
سعی کردم که خودم را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار مانده‌ام. البته آنچه که انسان می نویسد همیشه تراوشات درونی خود او است، اما اگر انسان خود را در خدا فانی کند آنگاه این خداست که در آثار ما جلوه‌گر می‌شود. حقیر اینچنین ادعائی ندارم اما سعی‌ام بر این بوده است"
نوشته شهید سید مرتضی آوینی
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

نویسنده: سمیرا خطیب زاده

قبل نوشت:این مطلب به مناسبت درگذشت یار دیرین انقلاب «آیت‌الله یحیی انصاری شیرازی» نوشته شده است.

یبسی
«شیخ‌الاشراق» قم می‌خواندندش، اما برای آسمانیان شناخته شده‌تر بود تا زمینیان. امام از همه زودتر قدر و منزلتش را شناخت و عنایت ویژه‌ای نسبت به ایشان داشت تا آنجا که در اوصاف این عالم برجسته فرمود: «تا ما امثال آقای شیخ یحیی انصاری را داریم، آسیبی به این مملکت نمی‌رسد.»
و کم گفته‌ای نیست این جمله، که امام خوبی‌ها در ستایش کسی گفته باشد.
بارها امام در مشکلات و گرفتاری‌هایی که در پیروزی انقلاب یا هشت سال دفاع مقدس پیش می‌آمد فرموده بود: مگر آیت‌الله بهجت و آیت‌الله انصاری نیستند که دعا بکنند تا این قضیه حل شود.
دیدار چهره نورانیش انسان را به یاد خدا می‌انداخت چرا که به یقین عالم ربانی واسطه بین خلق و خالق است.
لطافت روحی بسیار داشت و در عمل به مباحث اخلاقی از همه پیشتازتر بود، این خصلت را از جوانی در خود ایجاد کرده بود. چنان‌که در طول سال‌های تحصیل خود همواره در درس‌های اخلاق شرکت می‌جست و به تهذیب نفس- به عنوان مهم‌ترین دغدغه درسی خود- اهمیت بسیار می‌داد.
نقل کرده‌اند که از ایشان خواسته بودند در مجلسی درس اخلاق بگوید، خواست که شروع کند اما نتوانست، اشک‌ها مجال سخن گفتنش را نمی‌داد، همه مات و مبهوت بودند که استاد به چه می‌اندیشد که این‌گونه منقلب شده است؟! بیست دقیقه‌ای گذشت و گریه استاد قطع نشد. آن روز شاید آیت‌الله انصاری موفق به صحبت کردن نشد اما بزرگترین درس اخلاق را به شاگردانش داد. آری دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
در مباحث علمی و درس و بحث نیز از سرآمدان روزگار بود و با تربیت شاگردان و محققان بسیار در حوزه‌های مختلف بخصوص فلسفه اسلامی نقش مهمی در تقویت تدریس و پژوهش فلسفه اسلامی حوزه علمیه قم داشت.
در طول سالیان مبارزه با رژیم پهلوی، در خط مقدم مبارزه بود. پس از حادثه مدرسه فیضیه به سخنرانی پرداخت. سخنان روشنگر این عالم برجسته در شهرهای گوناگون باعث شد که رژیم تعقیب و تهدیدش کند و سرانجام هم او را به شهرهای نائین و کوهدشت تبعید کند. اما این مجاهد نستوه در آنجا نیز دست از مبارزه برنداشت.
صراحت و راستگویی او حتی در بازجویی‌ها نیز به چشم می‌خورد، به گونه‌ای که در پاسخ به پرسش‌های ساواک با صراحت اعلام می‌کرد که بر ضد رژیم سخن گفته و مردم را شورانده است. چنانچه این مسئله بازجویان را به اعجاب و شگفتی واداشته بود.
امضای او در بسیاری از اعلامیه‌ها، از جمله نامه اعلام مرجعیت امام خمینی(ره) نیز به چشم می‌خورد. علاقه شدیدی به امام خمینی(ره) داشت. بارها در مورد عظمت شخصیت امام گفته بود: ایشان کسی است که بر شیعه و اسلام عزت داده و آن را زنده کرده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز از دفاع و پشتیبانی امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب دریغ نورزید و سرانجام هدیه خویش را از این عشق و دلدادگی دریافت کرد. مقام عظمای ولایت در سفر سال 89 به شهر قم، انگشتر خود را به ایشان تقدیم کردند.
سرانجام این عالم ربانی در سن 87 سالگی دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار معبود حقیقی‌اش شتافت و آرامش ابدی گرفت. باشد که ما نیز با الگو قرار دادن زندگی این عالمان مجاهد، سربازان خوبی برای ولایت باشیم.

پی نوشت: این مطلب،در روز  17دی 1393 در روزنامه کیهان به چاپ رسیده  است.



نظرات (۱)

تولدت مبارک (؟! )

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">