راه طی شده

دست نوشته های سیاسی و فرهنگی سمیرا خطیب زاده

راه طی شده

دست نوشته های سیاسی و فرهنگی سمیرا خطیب زاده

راه طی شده
"و حالا از یک راه طی شده با شما حرف می‌زنم.
سعی کردم که خودم را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار مانده‌ام. البته آنچه که انسان می نویسد همیشه تراوشات درونی خود او است، اما اگر انسان خود را در خدا فانی کند آنگاه این خداست که در آثار ما جلوه‌گر می‌شود. حقیر اینچنین ادعائی ندارم اما سعی‌ام بر این بوده است"
نوشته شهید سید مرتضی آوینی
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «راه طی شده» ثبت شده است

نویسنده:سمیرا خطیب زاده

شسس

 روز گذشته شاهد برگزاری همایش "زنان، اعتدال و توسعه"  در سالن اجلاس سران ریاست جمهوری بودیم همایشی که به میتینگ تبلیغات انتخاباتی جناح و جریانی خاص بدل گشت و مهمترین سخنران این تبلیغات انتخاباتی هم شخص ریاست جمهوری بود.

اما گذشته از باید و نباید هایی که باید توسط مسئولین و مقامات دولتی در ایام انتخابات رعایت شود که مهمترین آن عدم استفاده از تریبون های دولتی و امکانات دولتی برای هزینه کرد جریان یا حزب و یا کاندیدای خاص در انتخابات است که رعایت نشدن آن در روزهای اخیر داد دستگاه قضا را نیز در آورده بود، پرداختن به موضوعات  مطرح شده در این همایش نیز خالی از لطف نیست.

متاسفانه در این همایش و کارگاه های برگزارشده در حاشیه آن مقالات و سخنرانی هایی مطرح شد که با اصول مسلم اسلام و قانون اساسی جمهور اسلامی ایران در تناقض خطرناک و وحشتناک است. گویا مسئولان و متولیان امور زنان و خانواده کشورمان فراموش کردند که در دولتی اسلامی  و برخواسته از اصول دین مبین اسلامی زندگی می کنند و نفس می کشند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۲۸
سمیرا خطیب زاده
نویسنده: سمیرا خطیب زاده
قبل نوشت: این مطلب به بهانه به بهانه 13 رجب، سالروز میلاد امام علی (علیه‌السلام) نوشته شده است.

بیسسسبل
سیزده رجب، تنها بهانه‌ای است که سالروز میلادت را جشن بگیریم، اما مگر می‌توان شادی آمدنت را تنها در یک روز خلاصه کرد. علی (علیه‌السلام)، مرد تمام فصول است، در تمام قرون و ادوار، ترجمان تمام خوبی‌هاست در تمام عصرها.
سیزده رجب، تنها سالروز تولد فردی از بنی‌هاشم نیست که شادمانی صد چندان بخواهد. علی (علیه‌السلام)، ترجمان نبوت محمد (صلی‌الله علیه و آله) و ثمره رسالت اوست.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۹:۳۷
سمیرا خطیب زاده

نویسنده: سمیرا خطیب زاده

قبل نوشت: این مطلب به بهانه آغاز ماه مبارک رجب نوشته شده است.
لل

دلم هوای چهره نورانیش را کرده است، که می آید و با عظمت قدم‌هایش، زمین تشنه مدینه را به گام برداشتن دوباره اش سیراب می کند.

می‌رود به سوی همان نشانی همیشگی! همان‌جا که زمزمه‌ی خالصانه‌ی عشق به سوی معبود می‌رود، «مسجد» را می گویم.

آری او همه را جمع می کند، همه مسلمانان را، همه مؤمنان را...
چقدر زیباست یکبار، پای پیچک منبر او نشستن، حتماً به سوی ابدیت بالا خواهی رفت!
به خدا قسم اگر آنجا باشی و نگاهت کند، نگاه زیبایش تا ابد، تنها تصویر قاب دلت خواهد شد. حال چه شده است که پیامبر اعظم می‌خواهد از عظمت چیزی سخن بگوید؟!
    باید اتفاق مهمی باشد، یادم آمد ماه آسمان، امشب هلال تر از همیشه بود. هلال بودنش خبر از آمدن ماهی پر برکت را می داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۳۸
سمیرا خطیب زاده

فق

طرح نوشت : آقای هاشمی مراقب حرف هایتان باشید!

نگران شماییم واقعا. با این سرعت که در سراشیبی سقوط پیش می روید، چیزی تا به واقعیت پیوستن تصویر فوق نمانده. دفعات بعدی که در خصوص ولایت فقیه اظهار نظر کنید به این لطافت با شما برخورد نمی کنیم.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۲ ، ۱۰:۴۹
سمیرا خطیب زاده

نویسنده: سمیرا خطیب‌زاده

یقلا
و عاشورای سال 61 (هـ .ق) هنوز پایان نیافته است، قصه پر غصه کربلا همچنان جاریست و داستان شام، خیال تمام شدن ندارد!
آری داستان مظلومیت حسین(ع) و زینب(س) در کربلا،‌ داستان جسارت به خواهر حسین(ع)‌ در های و هوی کشنده انبوه مردمان بی‌غیرت شام، داستان بی‌مهری بر دختر حسین(ع) در کوچه‌های تهمت و تحقیر شام، در خنده‌های شوم زجر‌آور شامیان، همچنان ادامه دارد!

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۲ ، ۰۸:۵۳
سمیرا خطیب زاده

نویسنده:سمیرا خطیب زاده


 قبل نوشت: این مطلب به بهانه روز همبستگی و همدردی با کودکان فلسطینی نوشته شده است.

من با زنگ ساعت از خواب بیدار می شوم.

پدرم با صدای اذان.

خواهرم با نوازش مادر.

اما کودک فلسطینی هیچ گاه از خواب بیدار نمی شود.

چرا که زیر آوار، خوابش سنگین شده، او تا ابد خوابیده است!

بگذار بخوابد، شاید این تنها خواب شیرینش، در این معدود سال های زندگی باشد.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۲ ، ۰۸:۴۸
سمیرا خطیب زاده

نویسنده: سمیرا خطیب‌زاده

لبابسیب
من چادرم را دوست دارم، چرا که سیاهیش نشانه رفته و بر زمین نشانده است هرچه سیاهی و ظلمت را، هرچه نگاه زهرآلود را!
من چادرم را دوست دارم، چرا که سنگینی نجابتش، خم کرده است کمر دشمنان را و حصار امن و ایمنش، نقش برآب کرده است نقشه‌های بدخواهان و هرزه‌دلان را!
من چادرم را دوست دارم، چرا که سلاح من در جنگ نرم با دشمن است و خاکریزهای آنان را چه ماهرانه فتح می‌کند. بدون این سلاح قافیه جنگ را از همان ابتدا باخته‌ام و با آن، جبهه اراده و فکر و عزم دشمن را سنگر به سنگر فتح کرده‌ام!
من چادرم را دوست دارم و آن احساس زیبا، امنیت و آرامشی که از داشتنش دارم، هیچگاه با نگاه‌های سنگین عوض نمی‌کنم!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۲ ، ۱۱:۴۶
سمیرا خطیب زاده

نویسنده: سمیرا خطیب زاده

بب

دروغ که نگفته اند! اعتبار مکان ها به انسانهایی است که در آن زندگی می کنند؛ در صبح آدینه قدم به جایی می گذارم که یقین دارم شهدا در آن زندگی می کنند، شاید لحظه های زندگیم سرشار از اعتبار و آبرو شود.
و مخاطب من در این سفر، همانانی هستند که از خاک روییده اند؛ اما در خاک نمانده اند. سر بر آسمان بر آورده اند و فقط همینانند که از حقیقت باخبر و دیگران را نیز اینان خبر کرده اند.
نشانیشان را در تاریخ تمدن بشر نمی یابم، اما تمام بشریت چه بخواهد و چه نخواهد مدیون آنان است! ثانیه ها را، مثل من و تو زندگی کرده اند اما نه در عرض زمان در طول آن، و تو خود می دانی که راز آن بزرگی روح در این دوران کوتاه زندگی جز این نمی تواند باشد.
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۲ ، ۰۸:۳۰
سمیرا خطیب زاده

نویسنده:سمیرا خطیب‌زاده

قبل نوشت: این مطلب به بهانه هفته دفاع مقدس نوشته شده است.

بل

چه کسی آغازگر جنگ بود؟
چرا همه دنیا به جنگ با ما، برخاست؟
چرا بعد از فتح خرمشهر و رسیدن به مرزها، جنگ را ادامه دادیم؟
چرا قطعنامه را پذیرفتیم؟
پرسش‌هایی از این دست که بعد از جنگ، قارچ‌گونه سبز شدند تا ثابت کنند هستند کسانی که هنوز هم آسمان را، با نگاه زمینی وجب می‌کنند، هستند کسانی که قداست این دفاع هشت ساله را، با اشتباهاتی تام و تمام منکوب می‌سازند، هستند آنانی که مرز شعورشان، محدود به خط‌کشی مرزها و سانت کردن نقشه‌هاست، آنانی که گمان می‌کنند قصه خمینی و یارانش، قصه نبرد بر سر آب و خاک بود.
اما حقیقت آن است که قصه خمینی(ره) و یارانش، داستان یک جذبه و جاذبه بود، و چه کسی می‌گوید جاذبه رو به زمین است؟
من کسانی را دیده‌ام که فارغ از هر کششی به بالا رفته‌اند، تا اوج...
جاذبه رو به خداست!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۲ ، ۰۹:۳۸
سمیرا خطیب زاده