نویسنده: سمیرا خطیب زاده
از برکات انقلاب اسلامی ایران توجه به موضوع آموزش و گسترش آن در تمام سطوح
بوده و هست. در چند سال اخیر نیز تدوین سندهای ملی از جمله «سند تحول
بنیادین آموزش و پرورش»، «سند جامع علمی کشور» و «سند چشمانداز 20 ساله»
به خوبی شاخصهای کمی و کیفی را که با فرهنگ و اعتقادات کشور ما همخوانی
دارد تدوین کرده و برای اجرایی شدن به دستگاه مسئول و ذیربط محول نموده
است.
متاسفانه اسناد گفته شده در ساختارهای بوروکراسی و غیرضروری کشور
دیرزمانی است که خاک بیتوجهی میخورند و متولیان امر آستین همت را چنان که
باید برای اجرایی شدن بالا نمیزنند! در این بین خبری به گوش میرسد که
مسئولین کشور به جای اسناد بالادستی آموزشی کشور، اهتمام خود را صرف عمل و
اجرایی سند بینالمللی دیگری نمودهاند که نه تنها با فرهنگ و اعتقادات
کشور ما هیچ سنخیتی ندارد که با اسناد بالادستی و اهداف کشور در تناقضی
عمیق و آشکار است.
یک سال از درگذشت «فرج الله سلحشور» کارگردان متعهد و نام آشنای سینمای
ایران گذشت. کارگردانی که آثارش شهرتی جهانی یافت و توانست نقش بسزایی در
معرفی سوره های قرآنی و شخصیت های مطرح آن داشته باشد. بدون شک بسیاری از
نسل جوان و نوجوان کشورِ ما، با فیلم ها و سریال های سلحشور، شخصیت یوسف
پیامبر(ص)، حضرت ایوب(ص) و اصحاب کهف را شناختند.
فرج الله سلحشور
کار را از بازیگری و چهره پردازی شروع کرد و سرانجام به نویسندگی و
کارگردانی نیز به پایان رساند. فعالیت هنری اش را با بازی در فیلم توبه
نصوح (۱۳۶۱) آغاز کرد. سلحشور بارها در زمان حیاتش به خاطر آثار فاخر و
ارزشمند مورد تقدیر رهبر معظم انقلاب قرار گرفت و تحت عنوان تجلی «اراده
ملی» از وی تقدیر به عمل آمد.
اما آنچه فرج الله سلحشور را «سلحشور
ایران» کرد و از وی کارگردانی متفاوت در عرصه فیلم و سینمای ایران ساخت آن
بود که سلحشور کارگردانی بود که 25 سال نماز شبش ترک نشد و معتقد بود
فیلمنامه ای که در سحر نوشته شود آثار معنوی بسیار دارد.
نویسنده: سمیرا خطیب زاده
حال خوزستان چند وقتی است که خوب نیست و در این حالِ خرابِ مردم، مسئولان را خواب زمستانی عمیقی برده است. وجدانت اگر بیدار باشد، صدای خس خس سینه های مردم مظلوم خوزستان تا تهران نیز شنیده می شود. نفس های خوزستان به شماره افتاده، و زن و مرد و پیر و جوان و کودک خوزستانی در سختی و مشقت روزگار می گذرانند.
از روز گذشته مدارس، دانشگاه ها و ادارات اهواز و سایر نقاط استان خوزستان تعطیل شده است، گرد و خاک و ریزگردها تا اندرونی اتاق ها و آشپزخانه خانه ها هم نفوذ کرده و زندگی را حتی برای لحظه ای سخت و طاقت فرسا می کند. قطع برق های ممتد و طولانی امان مردم را بریده است، پمپ آب خیلی ها از کار افتاده، تصفیه آب ها خراب شده است، خیلی ها حتی توان بیرون رفتن از خانه را هم ندارند.
مردم خوزستان که روزگاری با مظلومیت هر چه تمام تر سینه سپر کردند در مقابل تیر و ترکش دشمنان، امروز نیز سینه هایشان پر از گرد و غبار و ریزگردهاست. ای کاش تنها گرد و غبار بود، سینه هایشان پر از درد است، درد بی توجهی و غفلت مسئولان! از استانداری و شهرداری و هلال احمر و مدیریت بحران گرفته تا رئیس سازمان محیط زیست و وزیر و کابینه و شخص رئیس جمهور!!