نویسنده: سمیرا خطیب زاده
«فرماندهی از پشت صحنه»[1] راهبردی که ایالات متحده امریکا در یمن مورد استفاده قرار داده است. روزنامه «وال استریت ژورنال» در همان روزهای آغازین حمله عربستان سعودی به یمن اعلام کرد: «هواپیماهای شناسایی آمریکا دائماً بر فراز یمن در حال پرواز هستند، اهداف را شناسایی میکنند و این در واقع پنتاگون است که به عربستان دستور میدهد کجا را باید بمباران کند.» از این رو این جنگ را باید رویارویی آمریکا و یمن دانست. از این بابت عجیب نیست که خبر آغاز جنگ درست نیم ساعت پس از شروع حملات هوایی و بمباران نه در ریاض که از سوی سفیر عربستان در واشنگتن اعلام میشود!
این راهبرد برای نخستین بار نیست که توسط آمریکا استفاده قرار میگیرد، حافظه تاریخی جهان اگر یاری کند در سال 2011 هم این انگلیس و فرانسه بودند که لیبی را بمباران میکردند البته باز هم به دستور و فرماندهی آمریکا. باراک اوباما در آگوست همان سال از نقش واشنگتن در این جنگ پرده برداشت و خود او بود راهبرد کشورش را در این میدان «فرماندهی از پشت صحنه» نامید.
اما به راستی راهبرد «فرماندهی از پشت صحنه» چیست و چه اهدافی را مد نظر دارد؟ در این راهبرد تعدادی از زیردستان به میدان نبرد اعزام میشوند و صحنهگردان اصلی بدون اینکه در ظاهر وارد صحنه شود، جنگ را در میدان نظامی و البته بیشتر دیپلماتیک مدیریت میکند. برگ برنده این راهبرد در هزینه و فایده نتیجه جنگ نهفته است. اگر پیروزی حاصل شود، صحنهگردان وارد میدان شده و افتخار و امتیازها را به حساب خود مینویسد و حق اعتراضی هم برای دیگران باقی نمیماند. اما اگر عملیات نظامی به نتیجه مورد نظر نرسد، این مزدوران هستند که باید هزینه شکست را بپردازند و وجهه بین المللی خویش را زیر سوال ببرند، بدون آن که فرمانده اصلی جنگ هزینهای بپردازد.
براستی آمریکا از این تجاوز آشکار و در عین حال ناقض حقوق بشر چه اهدافی را دنبال میکند؟ ناگفته پیداست که تجاوز به یمن ابعاد بسیار گسترده و مهمی را در بردارد که از همان روزهای ابتدایی جنگ نیز با شدت و قوت کلید خورده است. از اتهامهای بیاساس به جمهوری اسلامی در دخالت و حتی اعزام نیرو به این جنگ گرفته تا شانتاژ رسانهای جنگ شیعه - سنی و عرب - عجم تنها بخشی از ابعاد آن است که در این مجال نمیتوان به همه آنها پرداخت. اما آنچه به وضوح قابل مشاهده است اوج حملات نظامی و فشارهای روانی و تبلیغاتی است که همزمان با شروع جنگ بر انصارالله یمن وارد شد تا به هر شکل ممکن این خیزش برخواسته از اعماق وجود شیعیان یمن را به زانو درآورد.
حال این پرسش اساسی مطرح است که با گذشت 29 روز از این جنگ تاسفبار آیا آمریکا و متحدانش بویژه رژیم صهیونیستی به اهداف خویش در این جنگ دست یافتهاند؟! آیا عربستان سعودی که به پشتگرمی آمریکا با تمام توان نظامی و تبلیغاتی این جنگ نیابتی را شروع کرده و حتی از حملات گسترده و خشونتبار به مراکز درمانی، بیمارستانها و مساجد مضایقه ننموده و زنان و کودکان بیدفاع یمنی را با سلاحهای مرگبار و شیمیایی به خاک و خون کشیده است، به آرمانهای خویش رسیده است؟!
به اعتراف بسیاری از کارشناسان و تحلیگران مسایل جهانی با وجود اینکه تاکنون نزدیک به یک ماه از آغاز جنگ علیه یمن میگذرد حملات هوایی نتوانسته است جنگافروزان را به اهداف خود برساند چرا که متجاوزان تا چکمه بر خاک ننشیند و استقرار نیابد، حتی فکر کردن به پیروزی هم غیرممکن است. بر اساس آخرین گزارشها از تلویزیون عربستان نیز کشورهای ائتلاف عربی - امریکایی متجاوز به یمن اعلام کردهاند به عملیات خود در این کشور پایان دادهاند و عربستان نیز مجبور به آتش بس شده است. اما براستی هیچکس بهتر از آمریکاییها نمیداند آل سعود وارد چه مهلکهای شده است!
در کنار این خسارات نگاهی هر چند گذرا به دستاوردهای حمله نظامی عربستان سعودی برای یمنیها خالی از لطف نیست. اگر تا پیش از این حوثیها 40 درصد جمعیت یمن را تشکیل میدادند، امروزه هر یمنی خود را یک حوثی و بخشی از نیروی مقاومت سراسری «انصارالله» میداند. دستاوردهای عملی این تجاوز را میتوان اینگونه برشمرد؛ اتحاد یمنیها اعم از سنی، شیعه و زیدیها و صدبرابر شدن تنفر تاریخی یمنیها از عربستان سعودی و متحدانش بویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی. اکنون خشم و نفرت مسلمانان و همه آزاداندیشان جهان، حکام کمتجربه و تند مزاج عربستان سعودی را نشانه رفته است. که چرا و کدامین بهانه مجوز به خاک و خون کشیدن 1000 انسان بیگناه و زخمی کردن3500 زن و کودک و پیر و جوان را به شما داده است؟!
به برکت عملیات سعودیها اکنون سواحل یمن در اختیار انصارالله است و نیروهایآمریکایی در حین تردد در این منطقه باید در انتظار ضربه یمنیها باشند. اروپا نیز تلاش میکند راهی برای نزدیک شده به انصار الله پیدا کند تا از امنیت آبراه دریای سرخ و خلیج عدن مطمئن شود.
و نتایج این تجاوز و زیادهخواهیهای آمریکا از قبل مشخص است. همان نتیجهای که چندی قبل در لبنان، سوریه و عراق بدست آمد. وقوع همین نتیجه است که دست و پای استکبار جهانی را از هماکنون به رعشه انداخته. تاریخ بار دیگر نشان خواهد داد که آنچنان که مقام معظم رهبری نیز در فرمایشات اخیر خویش اعلام نمودهاند:« سعودیها در مسئله یمن خسارت خواهند کرد، ضرر خواهند کرد و به هیچ وجه پیروز نخواهند شد... پیروزی اینها احتمالش زیر صفر است.»[2]
پی نوشت: این مطلب،در روز 2 اردیبهشت 1394 در سایت هادی کارشده است.