نویسنده: سمیرا خطیب زاده
دل به دریا می زدید اما قبلش، دلتان را به آسمان ها گره زده بودید. آبی دریا و آبی آسمان پیش چشم شما یکی بود، اصلا تمام رنگ ها برای شما یکی شده بود، حتی رنگ سیاهی آن گور دسته جمعی! چرا که همه رنگ ها برای شما رنگ خدا گرفته بود.
دنیا برای همیشه ثبت کرد که با دستان بسته هم می توان پرواز کرد. پرواز تا بی نهایت!
فکرش هم قلب آدم را پاره پاره میکند. در آن نفسهای آخر چه گفتید و چه خواستید؟! حیف، هیچ خبرنگار و رسانه ای در آن لحظات آنجا نبود، تا عمق رضالت و قساوت بشر و در کنارش، عمق زیبایی کوچ دستهجمعی 175 مرغ دریایی عاشق را به تصویر بکشد.
شاید با نفس هایی که به شماره افتاده بود هم «یا حسین » گفتید که روز میلاد سید و سرورشهیدان مولا حسین(علیه السلام) پرده از مظلومیتتان برداشته شد. اگر شما نبودید عیار مردی و مردانگی برای همیشه پنهان میماند، آمدید تا یاد آوریمان کنید چگونه زیستن را.
رفتید، اما دنبال پست و مقام و شهرت نبودید، اصلا شما به دنبال مقصر جنگ هم نبودید، که حالا عدهای بیایند و مقصر عملیات کربلای چهار را پیدا کنند. مقصر مظلومانه جان دادن شما را !!
مقصر قبل از اینکه صدام و بعثیها باشند، آواکسهای آمریکایی هستند که آمار و اطلاعات عملیات کربلای چهار دقیق به دست عراقی ها دادند و رزمندگان زیادی را به خاک و خون کشیدند!
اما بدانید از شماست که ما سر بلندیم، از مظلومیت شماست که دستان مظلومین جهان را با افتخار گرفتهایم و حمایتشان میکنیم. از اقتدار و مردانه جان دادن شماست که امروزه مقتدرانه پشت سر ولی زمانمان در برابر زیاده خواهیهای زیاده خواهان خواهیم ایستاد.
و در یک کلام دنیا بداند ما موج های زنده اروندیم که با هیچ قطعنامه ای آرام نمی گیریم.
پی نوشت: این مطلب،در روز 5 خرداد 1394 در روزنامه کیهان چاپ شده است.
مثل همیشه زیبا به موضوعات پرداخته شده بود.
البته با مطالعه مقالات شما متوجه شدم سبک نوشته های شما بیشتر به جنبه های احساسی یک ماجرا توجه دارد!(قلم احساس گرایی دارید)
راستی واژه "رضالت" اشتباه چاپی (تایپی) دارد و درست آن "رذالت" است.