راه طی شده

دست نوشته های سیاسی و فرهنگی سمیرا خطیب زاده

راه طی شده

دست نوشته های سیاسی و فرهنگی سمیرا خطیب زاده

راه طی شده
"و حالا از یک راه طی شده با شما حرف می‌زنم.
سعی کردم که خودم را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار مانده‌ام. البته آنچه که انسان می نویسد همیشه تراوشات درونی خود او است، اما اگر انسان خود را در خدا فانی کند آنگاه این خداست که در آثار ما جلوه‌گر می‌شود. حقیر اینچنین ادعائی ندارم اما سعی‌ام بر این بوده است"
نوشته شهید سید مرتضی آوینی
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

نویسنده: سمیرا خطیب زاده

قبل نوشت: نامه‌ای خطاب به زنان سرزمین ایران زمین

ب

سلام

امروز می‌خواهم برایتان بنویسم؛ اما بهانه‌ام برای نوشتن، بهترین بهانه است. میلاد زینب کبری( سلام الله علیها)، دخت امیرمومنان و عقیله بنی‌هاشم.

اما براستی در زندگیمان زینب را چگونه شناخته‌ایم؟! زینب در یک وصف ساده و گذرا دختری است زینت پدر، که در پنجمین روز ماه پنجم از سال قمری یعنی جمادی الاول به دنیا می‌آید و خانواده اش منتظر پیامبرند تا از سفر بیاید و نامی برای او برگزیند. انتخاب نامش را فاطمه به علی می سپارد، علی به رسول خدا و رسول خدا، آن مولود را «زینب» نام می‌نهد و به سینه اش می چسباند، می‌بوسد و می فرماید: «به حاضرین و غایبین وصیت می‌نمایم که حرمت این دختر را پاس بدارند.»
 مادران و خواهران پاک وطنم!

 اما آیا زینب تنها همین است و بس!؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۹
سمیرا خطیب زاده

نویسنده: سمیرا خطیب زاده

" آنتونی پارسونز"1 آخرین سفیر انگلیس در زمان رژیم شاهنشاهی ایران در خاطرات خود می‌نویسد: «رژیم پهلوی بر دو بنیاد اصلی قدرت استوار بود، که عبارتند از: ارتش و ساواک »

این اعتراف سفیر انگلیس به عنوان نماینده کشوری که حامی سرسخت رژیم پهلوی بود، بخوبی نشانگر این مطلب است که مردم هیچ جایگاه و نقشی در دوران خفقان‌آور رژیم پهلوی نداشتند و حکومت شاه نیز هیچ اتکایی به قدرت و حمایت مردم نداشت. اما با روییدن نهال انقلاب اسلامی در ایران بود که این رویکرد حقارت‌آمیز، جای خود را به امواج خروشان همکاری و همدلی مردم با نظام اسلامی داد و این سیاست و بینش نادرست دوران پهلوی پایان یافت .

هنوز دو ماه از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نگذشته بود که 98 درصد از مردم ایران در همه پرسی، به حکومت اسلامی رأی مثبت دادند و آن را برگزیدند. این حرکت اولین و بی‌سابقه‌ترین شکل حضور مردم برای تعیین حکومت بود و پیش از این، چنین حضور گسترده‌ای سابقه نداشت. بدین ترتیب نقش تعیین کننده مردم از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی رقم خورد. اما آیا صرف حضور و حمایت مردم از انقلاب تضمین کننده‌ی بقاء و تداوم آن است و یا حضور و دفاع هوشمندانه و با بصیرت است که می‌تواند نقش اساسی و محوری داشته باشد؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۴۹
سمیرا خطیب زاده

نویسنده : سمیرا خطیب زاده


سلام، با توفیق الهی اولین کتابم را نوشتم. «قصه‌ی شهزاد». خوشحالم از این‌که اولین تجربه کتابم مزین به نام شهید است. شهید «حسن  بختیاری زاده». در تمام روزهای نوشتن به یاد او زندگی کردم، نفس کشیدم، خندیدم و گریستم.

و یاد شهید عجب عطری می‌دهد به زندگی. امیدوارم زندگی ما همیشه معطر به این عطرها باشد. حال و هوای این کتاب را در متن زیر خلاصه کرده‌ام.

جنگ که شروع شد، خیلی‌ها رفتند جبهه. بعضی‌ها برگشتند و بعضی‌ها شهید شدند و در میان این آدم‌ها، بعضی‌ها بودند که نفس‌هایی به نفس‌شان بند بود و شاید عمقِ این وابستگی را هیچ‌کس نتوانست بفهمد. حسن و مادرش هم در بین همین بعضی‌ها بودند. تار و پود زندگیِ مادر، آن‌چنان به وجود حسن گره خورده بود که وقتی حسن رفت، مادر هم دیگر تاب ماندن نداشت.

این پنج فصل، داستان زندگی شهیدی است که مثل همه‌ی بچه‌ها وقتی به دنیا آمد، گریه کرد، در بازی‌های کودکانه با برادرهایش حسابی خندید، همیشه شاگرد اول مدرسه و حوزه و دانشگاه بود و شاید توی درسِ زندگی هم شاگرد اول شد، که شد. پدر و مادر و خانواده و هم‌کلاسی و هم‌رزمِ جبهه از شیرین‌کاری و شیطنت‌هایش دل‌درد می‌گرفتند، بس که می‌خندیدند. وقتی که رفت، همین‌ها تا مدت‌ها اشکِ چشم‌هایشان خشک نشد.

بچه‌ی بالاشهر تهران بود و وضع مالی‌شان خوب و از آن زندگی‌هایی که هر چه لب‌تر کنی برایت حاضر است! خانه‌ی پانصد متری و ماشین آن‌چنانی. خیلی از بچه‌های جبهه به شوخی به‌ش می‌گفتند «حسن، ما جای تو بودیم یه لحظه هم جبهه نمی‌موندیم! جبهه اومدی که بری بهشت، خب خونه‌ی شما خودش بهشته دیگه!»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۳۰
سمیرا خطیب زاده

نویسنده: سمیرا خطیب زاده

یازدهم ژانویه بود، درست یکشنبه هفته گذشته، خانواده شهید «عماد مغنیه» به یک مهمانی خانوادگی بزرگ دعوت شده بودند، منطقه «الغبیری» نزدیک «روضه الشهیدین»،  همه بچه‌ها و نوه‌ها به مناسبت میلاد پیامبر دور هم جمع بودند.
از همه خواسته شد برای این جلسه صحبت کوتاهی آماده کنند و طی چند کلمه بگویند که برای سال جدید میلادی چه برنامه‌ای دارند. نوبت به «جهاد مغنیه» رسید، فرزند «عماد مغنیه». جهاد فقط گفت: «طرحم برای سال جدید را، هفته آینده اعلام می‌کنم.» همه شروع به اعتراض کردند، بعضی‌ها به شوخی می‌گفتند جهاد طرحی برای سال نو ندارد. اصرارها بی‌فایده بود، جهاد از حرفش کوتاه نیامد، اصرار داشت که طرحش را هفته بعد بگوید.
درست یک هفته بعد دوباره همه خانواده دور هم جمع شدند. اما برای عرض تسلیت به خانواده شهید. آری
طرح «جهاد مغنیه»، شهادت بود!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۲۷
سمیرا خطیب زاده

نویسنده: سمیرا خطیب‌زاده

من عاشق محمدم(صلی‌الله علیه و آله)، پیامبر خوبی‌ها، رحمت‌ للعالمین
من عاشق محمدم(صلی‌الله علیه و آله)، رسول مهربانی‌ها، همو که طاقت کوچکترین رنجشی را نه برای مسلمین، که برای مردم عالم نداشت.
من عاشق محمدم(صلی‌الله علیه و آله)، همو که خداوند بواسطه وجود مقدسش، درهای لطف و رحمت را بر ما گشود.
من عاشق محمدم(صلی‌الله علیه و آله)، همان پیامبری که وقتی چنگ ذلت و پنجه خفت و گمراهی، گریبان آدمیان را می‌فشرد، در میان حیرانی‌ها و سرگردانی‌ها آمد و منجی نجات انسان‌ها شد.(1)
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۳۱
سمیرا خطیب زاده

نویسنده: سمیرا خطیب زاده

قبل نوشت:این مطلب در نقد سخنان علی مطهری در مجلس شورای اسلامی نوشته شده است.

چند روز پیش شاهد سخنرانی یا به عبارت دیگر نطق پیش از دستور آقای علی مطهری به عنوان نماینده مجلس بودیم که محتوای بخشی از سخنان ایشان جای بسی تعجب و صد البته بیشتر از آن تاسف را به همراه داشت! آقای مطهری با اشاره به ایام 9 دی مدعی شده بود که«صدا و سیما در ایام 9دی بر طبل تفرقه کوبید در حالی که 9 دی مردم فارغ از اقدامات تفرقه‌افکنانه دو طرف فتنه برای وحدت به خیابان آمدند و اگر این حرکت مردم به گونه‌ای دیگر تفسیر شود این روز یوم‌الله نیست بلکه یوم‌الشیطان است!»

بی شک حافظه تاریخی آقای علی مطهری را عجیب گرد فراموشی گرفته است که در تشخیص «یوالله» و «یوم الشیطان» این گونه را را به ویرانه رفته‌اند. اما در مقابل فراموشی ایشان و همفکرانش ملت ایران آن روزها را هرگز فراموش نخواهند کرد. روزهایی که بعدها در تاریخ ملت ایران سند بزرگی برای تشخیص «سره» از «ناسره» است.

آقای مطهری، «یوم الشیطان» آن روزی بود که عده‌ای با دسیسه و تزویر رنگ سبز را که نماد سیادت و احترام است به عنوان رنگ حرکت شیطانی خویش برگزیدند و پا در رکاب شیطان آغازگر 8 ماه دسیسه و فتنه شدند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۳ ، ۱۱:۳۷
سمیرا خطیب زاده

نویسنده: سمیرا خطیب زاده

قبل نوشت:این مطلب در نقد سخنان آقای روحانی در اولین کنفرانس اقتصاد ایران نوشته شده است.

چندی پیش شاهد سخنرانی رئیس جمهور کشورمان در اولین کنفرانس اقتصاد ایران بودیم. برخی جملات ایراد شده توسط آقای روحانی پرسش‌های فراوانی را در ذهن متبادر ساخته و انگیزه اصلی نگارنده برای نوشتن این جملات است.

ایشان در قسمتی از سخنرانی خویش به این جمله اشاره می‌کند که:« در کشور ما همه شما می‌دانید، که سال‌‌ها و دهه‌هاست که اقتصاد به سیاست یارانه می‌دهد...خوب در اینجا هم بیاییم تصمیم بگیریم اقتصاد ما تا چه زمانی به سیاست یارانه بدهد؟ … یک دهه این رابطه را به عکس کنیم. یک دهه امتحان کنیم، از سیاست خارجی به اقتصاد یارانه بدهیم و ببینیم مردم، زندگی، معیشت و اشتغال‌ جوان‌هایشان چگونه خواهد شد؟!»

یا در بخش دیگری با اشاره به مذاکرات هسته‌ای آمده است:« در مذاکره مگر کسی بحث از آرمان و اصول می‌کند، یک عده در توهمات زندگی می‌کنند. سر میز مذاکرات راجع به آرمان و اصول بحث نمی‌کنند. آنها هم نمی‌خواهند راجع به آرمان و اصول بحث کنند. در دنیای امروز، بحث منافع است، هر کشوری دنبال منافع خودش است... اصول و آرمان در سیاست خارجی بحث نمی‌شود.»

در نقد سخنان اخیر آقای روحانی می‌توان به چند جمله اشاره کرد:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۳ ، ۱۱:۱۴
سمیرا خطیب زاده

نویسنده: سمیرا خطیب زاده

قبل نوشت:این مطلب به مناسبت درگذشت یار دیرین انقلاب «آیت‌الله یحیی انصاری شیرازی» نوشته شده است.

یبسی
«شیخ‌الاشراق» قم می‌خواندندش، اما برای آسمانیان شناخته شده‌تر بود تا زمینیان. امام از همه زودتر قدر و منزلتش را شناخت و عنایت ویژه‌ای نسبت به ایشان داشت تا آنجا که در اوصاف این عالم برجسته فرمود: «تا ما امثال آقای شیخ یحیی انصاری را داریم، آسیبی به این مملکت نمی‌رسد.»
و کم گفته‌ای نیست این جمله، که امام خوبی‌ها در ستایش کسی گفته باشد.
بارها امام در مشکلات و گرفتاری‌هایی که در پیروزی انقلاب یا هشت سال دفاع مقدس پیش می‌آمد فرموده بود: مگر آیت‌الله بهجت و آیت‌الله انصاری نیستند که دعا بکنند تا این قضیه حل شود.
دیدار چهره نورانیش انسان را به یاد خدا می‌انداخت چرا که به یقین عالم ربانی واسطه بین خلق و خالق است.
لطافت روحی بسیار داشت و در عمل به مباحث اخلاقی از همه پیشتازتر بود، این خصلت را از جوانی در خود ایجاد کرده بود. چنان‌که در طول سال‌های تحصیل خود همواره در درس‌های اخلاق شرکت می‌جست و به تهذیب نفس- به عنوان مهم‌ترین دغدغه درسی خود- اهمیت بسیار می‌داد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۳ ، ۰۸:۴۱
سمیرا خطیب زاده

نویسنده: سمیرا خطیب زاده

حماسه 9 دی به حق «رسواکننده» بود! رسواکننده سران فتنه، آنان که با هتک حرمت این روز به صراحت اعلام کردند که با اساس انقلاب اسلامی سر جنگ دارند و عمق کینه‌ای را که از انقلاب داشتند آشکار کردند. حماسه 9 دی کمر دشمن را به زمین زد، دشمنی که دیگر نفس نگرفت تا در برابر شور حسینی ملت ما در دفاع از حسین زمان خویش قد علم کند!

هتک اعتقادات مذهبی مردم «شلیک نهایی» و یا «آخرین گام» دشمن در انجام پروژه «کودتای مخملین» بود؛ اما حضور حماسه ساز مردم در دفاع از ولایت این شلیک نهایی را به « تیر خلاص» بدل کرد، تیری که قلب دشمن را نشانه گرفت و چشم فتنه را کور کرد!
سران «فتنه سبز» در حالی نقش ابن سعد و شمر و حرکت سبز اموی را بر عهده گرفتند که حسین زمان در عاشورای سال 88 همانند عاشورای 61 ه.ق تنها نبود. ملت بیدار ایران در حماسه 9 دی و با حضور بی‌نظیر خود سران فتنه را به خاک ذلت کشانیدند. اگرچه فتنه 88 باعث انحراف اندک شماری شد که در مقابل سیل توفنده ملت در دفاع از نظام، امام و رهبری، کف روی آب هم به شمار نمی‌آید. اما با این حادثه پرده‌ها کنار زده شد و مردم هوشیارتر شدند و دشمن بسان گذشته ناامید گردید و دست آنهایی که می‌باید، برای مردم رو شد. این زمستان امتحان هم از سر انقلاب اسلامی گذشت و روسیاهی برای هیزم کشان آتش فتنه باقی ماند!
پنچ سال از این فتنه گذشته است و ما در این نوشته برآنیم نخست بازخوانی دگرباره درباره اقدامات هنجارشکنانه و قلدرمابانه جریان مرموزی داشته باشیم که این‌روزها عجیب حافظه تاریخی‌شان را گرد فراموشی گرفته و یا شاید مصلحت را در آن می‌بینند که خود را به تغافل بزنند!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۳ ، ۱۱:۴۰
سمیرا خطیب زاده

نویسنده: سمیرا خطیب زاده

لبث

«توگسی آلبایراک» صدای گریه و فریاد و درخواست کمک را از دستشویی رستوران‌های زنجیره‌ای «مک دونالدز» در شهر فرانکفورت آلمان می‌شنود، دو دختر مورد تجاوز جنسی تعدادی جوان مست قرار گرفته‌اند.
«آلبایراک» که قصد کمک به آنها را دارد توسط ضارب به شدت به زمین پرتاب شده و به کما می‌رود.
پزشکان به پدر و مادر «توگسی آلبایراک» می‌گویند که دختر دانشجوی 23 ساله‌شان دیگر هرگز هوشیاری‌اش را به دست نمی‌آورد و به زندگی باز نمی‌گردد. او پس از ضربه مغزی شدید دچار حیات نباتی شده است، والدین او تصمیم می‌گیرند دستگاه‌هایی که برای حیات دخترشان به او متصل بوده را در روز تولد 23 سالگی‌اش خاموش کنند.
حادثه تا همین جا پایان می‌پذیرد اما آنچه بیش از این حادثه عبرت‌آموز است واکنش‌های بعد از آن است:
صدها تن به خاطر ادای احترام برای فداکاری دختر جوان در شهر برلین تجمع کردند تا یاد و خاطره او را زنده نگه دارند. آنها یک عریضه بلندبالا تهیه کرده و از دولت آلمان برای «توگسی آلبایراک» درخواست نشان «افتخار ملی» نمودند. جالب است بدانید که بیشتر از 100 هزار نفر این عریضه را امضا کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۳ ، ۰۸:۳۰
سمیرا خطیب زاده